اخبار
Trending

شیر محمد عباس ستانکزی بین این سطور چه پیامی را میخواهد شریک بسازد؟


شیر محمد عباس ستانکزی که فاقد صلاحیت های اجرائیوی در سلسله مراتب امارت طالبانی است و فقط تصدی معینیت سیاسی را در وزارت خارجه طالبان بدوش دارد، گاه گاه سخنانی را به زبان می‌آورد که سایر مقامات طالبانی یا جرئت افاده آنرا ندارند یا هم همچو ماموریتی برایشان سپرده نمی شود.

شیرمحمد عباس ستانکزی اخیراً در کابل سخنرانی پیچیدهٔ را انجام داد، که طی آن از یک طرف تلاش نمود شایعات موجودیت تضادها را در داخل طبقات فوقانی طالبان رد نماید و کوشش کرد مخاطبان خود را قانع سازد، که رهبران طالبان در هم‌آهنگی و  همنظری کامل قرار دارند. اما خود همین انکار از حضور تضادها و اختلافات شدید در درون طالبان تصدیق برعکس آن می تواند تلقی شود.

از اظهارات مصرانه ستانکزی به ساده گی میتوان استنباط نمود، که در عقب آرامش ظاهری، منازعات عمیق و زد و خورد های شدید لفظی در مورد آیندهٔ کشور، شیوه حکومت داری و انتخاب سیاست خارجی میان سران گروه طالبان وجود دارد.

بطور مثال، ستانکزی استدلال میکند که اختلاف نظرها گویا صرف درباره انتخاب ستراتیژی های توسعه مربوط میشود، لیکن، سخنان او در مورد “اضرار افتراق” در افغانستان، به فراخوانی برای وفاداری و حفظ وحدت بیشتر متوجه رهبران محافظه کار و افراطی خود طالبان است تا سایر باشنده گان و سیاسیون کشور، چون پس از به اقتدار رسیدن، آواز اعتراض مردم به زور سرنیزه خفه شده و فعالیت های سیاسی مخالف طالبان عملاً ممنوع اعلام شده است.

مبرهن است که شایعات حضور اختلاف نظر و تضادها در میان رهبری فوقانی طالبان نمیتواند تصادفی بوجود بیایند: با توجه به دوام وضعیت خفقان آور اجتماعی و اقتصادی کشور، مبارزه برای اقتدار بین جناح های مختلف امارت طالبانی میتواند ثبات رژیم شانرا در کل و کنترول بر منابع را تهدید کند. گروه طالبان بخوبی درک میکنند که استمرار همچو یک وضعیت مسقیماً بقای رژیم امارتی را تهدید میکند.

شکی نیست که عده ای از مقامات افراطی، ملاهای کم سواد و روستائی مشرب امارت طالبانی همکاری‌های خارجی را رد می نمایند و موضعگیری سخت‌تری را پیش گرفته اند، در حالیکه برخی دیگر (از جمله خود عباس ستانکزی و ملاهای معتدل مانند او) به دنبال تفاهم با جامعه بین‌المللی برای جلب سرمایه‌گذاری و کاهش تحریم‌ها هستند.

اظهارات نسبتا علنی ستانکزی می تواند فشار محتاطانه برخی از دسته های معتدل بر گروه‌های محافظه کار و افراطی تلقی گردد.

رهبران طالبان هرگونه بحث در مورد موجودیت منازعات را در داخل تحریک شان «تبلیغات» می‌نامند که خود رنگ و بوی توطئه آمیز را به وضعیت درونی این گروه میافزاید. موجودیت تضاد های شدید در طبقات فوقانی طالبان مخصوصا حین فشارهای بین المللی بیشتر نمایان می گردد.

طالبان در تلاش برای کنترول مؤقف خود، احتمالاً کارزار تبلیغاتی شانرا شدت دهند، به امید آنکه به پوشاندن شکاف های درونی کمک کند و تصویر یک تحریک قوی و متحد را خلق کند.
تجربه رژیم های استبدادی در سایر کشورها ثابت ساخته که روایت های استوار بر تبلیغات نتیجه بخش نبوده و سرانجام به ناکامی می‌انجامند. از آنجائیکه روایت امارت طالبانی یک نظریه غیر ملی، غیر عملی و در سرشت خویش کاذب می باشد، فروپاشی آن در آینده نزدیک کاملا محتمل به نظر می رسد.

مطالب مشابه

Back to top button