به فرهنگ خود متعهد بمانید!
انسانها از بدوی پیدایش الی اکنون با پدیدهٔ هجرت پیوند ناگسستنی دارند. این معمول میتواند انتخابی و یا هم بنابر جبر زمان انجام بپذیرد. پدیده مهاجرت تنها به انسانها منحصر نبوده بلکه حیوانات را نیز دربر داشته بخصوص پرنده ها و گروپی از حیوانات صحراحی که بنابر نیاز های خویش بطور دسته جمعی از یک منطقه به منطقه دیگر مهاجرت می کنند.
پدیدهٔ مهاجرت نزد انسانها متفاوت تراست، بدین معنی که تغیر محیط، تشوشات فکری و ذهنی را نزد افراد ببار آورده و با پس لرزه های نامرئی اش توأم است، در ایجاد آن محیط، ساختار های جدید و نیز تصادم افکار شخص نقش دارد. مهاجرت در نبود آگاهی و بینش متناقض بعضاً فرد را به جهت سوق مینماید که ظاهر قشنگ ولی با خاتمه ای تلخ و ناخوشایندی همراه استم.
یکی از موارد که مسبب این حالت است، میتوان نادیده گرفتن فرهنگ را قلمداد کرد.
چون فرهنگ بمثابه خونی میباشد که در رگ های بدن ما جریان داشته و هرآنچه که سبب قطع یا بندش این جریان گردد، سرانجام باعث فلج عضو مربوطه یا مرگ قطعی همراه خواهد بود.
همینطور با فراموش نمودن فرهنگ خویش و پیروی یا تقلید از فرهنگ و آموزه های بیگانه، به موریانه ای شباهت دارد که هرلحظه اذهان شما را کاویده و در یک سردرگمی مي کشاند که عواقب ناگوار و پس لرزه های این تغیر فکری را زمانی حس خواهید کرد که فرزندان شما دوباره به سرزمین اصلی ایشان برگشت کنند.
اینکه چگونه میتوان به اصل های فرهنگی خویش پابند و افکار فرزندان خویش را با آن آمیزش و پرورش دهیم بهتر است تا از کانون خانواده گی شروع تا ایجاد تجمعات فرهنگی و اشتراک وسیع در اینگونه اجتماعات بپردازیم، تا توانسته باشیم حداقل تصویر و ذهنیت از کلتور وطن را در اذهان نسل های دور از وطن مجسم کنیم.