جنگ میوند
قسمت دوم- با اقتباس از شمارهٔ سوم مجلهٔ لمر سرطان ۱۴۰۰ه ش/جون۲۰۲۱م
مقدمات لشکر کشی انگلیس به افغانستان:
“جنرال ستالیتوف” بجای خود “کرنیل راسگاناف” Colonel Rosgonoff را بحیث رئیس هیأت در کابل گذاشت و خود با چنان سرعت به صوب ترکستان حرکت نمود (۲۴ آگست) که فاصلۀ دو ماه را در بیست و سه روز طی و بتاریخ ۱۶ سپتامبر به تاشکند رسید.
رسیدن “ستالیتوف” به کابل نه تنها که خوابهای “لارد لیتن” را در قسمت تطبیق “پالیسی جلو” نقش بر آب نمود بلکه غرور وی را نیز شدیداً جریحه دار ساخت. “لارد لیتن” تلگرام عاجل به وزیر دولت هندوستان در کابینۀ انگلستان فرستاد و تقاضا نمود که “مسائل مربوط به افغانستان باید کلاً در حیطۀ دولت هند بریتانوی قرار بگیرد” و “جنرال نی وایل چمبرلین” Neville Chamberlin، قومندان عمومی لشکر مدراس، را تعیین نمود تا در رأس هیأت ۲۵۰ نفره (به عین تعداد هیأت ستالیتوف) و به معیت میجر کیوناری Maj.Cavagnari به کابل برود. “لیتن” مکتوبی به دست “نواب غلام حسین خان”۱ به کابل فرستاد تا امیر شیرعلی خان را از آمدن هیأت انگلیس مطلع سازد و از امیر تقاضا شود تا ترتیبات لازم را جهت پذیرائی هیأت بگیرد. از قضا قبل از آنکه هیأت “چمبرلین” بطرف کابل حرکت نماید، ولیعهد عبدالله جان در اثر مریضی محرقه وفات نمود. “لارد لیتن” فوراً به “چمبرلین” امر توقف داد و تسلیت نامۀ به امیر شیرعلی خان فرستاد. در تسلیت نامه بعد از اظهار همدردی با امیر به نسبت مرگ فرزند اش اظهار گردیده بود که: “هیأت انگلیس سفر خود را به کابل تا ختم مراسم عزا داری چهل روز به تعویق انداخته است” ۲. “لارد لیتن” به “چمبرلین” دستور داد تا ترتیبات لازمۀ سفر را برای تاریخ شانزده سپتامبر بگیرد و ضمناً به “کیوناری” دستور داد تا جهت سهولت سفر با قبائل در تماس باشد. “لارد لیتن” به “چمبرلین” هدایت داده بود: “در صورتی که امیر شیرعلی خان سیاست ضد منافع انگلیس را اختیار نموده باشد، باید از تهدید کار گرفته شود. اما اگر امیر آرزو داشت تا روابط خودرا با بریتانیا ترمیم نماید پس هیأت روسی را باید جواب نماید و علاوه بر آن بریتانیا باید بالای روابط خارجی افغانستان کنترول کامل داشته باشد.” همچنان به “چمبرلین” گفته شده بود تا “بالای استقرار نمایندۀ انگلیسی نژاد در کابل نباید اصرار صورت بگیرد، ولی در بلخ و هرات
نمایندۀ انگلیسی نژاد استقرار یابند”، و در صورت توافق به امیر وعده های ذیل داده شود: “کمک سالانه دوازده لک، برسمیت شناختن هر شخصی که امیر به حیث ولیعهد تعیین نماید، و دفاع از امیر در برابر تهدید روسیه و یا هر قدرت خارجی” ۳.
“نواب غلام حسین خان” بتاریخ ۱۰ سپتامبر با مکتوب جدیدی از “لارد لیتن” به کابل رسید ولی امیر تا دو روز دیگر موصوف را بحضور نپذیرفت. در جریان ملاقات “نواب غلام حسین خان” مکتوب “لارد لیتن” را به امیر سپرد که در آن به امیر از آمدن هیأت انگلیس به کابل خبر داده بود. از قضا در عین زمان مکتوبی با تاپۀ “خصوصی” از کمیسار پشاور Major Waterfield توسط پوسته رسمی افغانستان برای امیر رسیده بود که در آن ذکر گردیده بود که هیأت انگلیس بتاریخ ۱۶ و یا ۱۷ سپتامبراز پشاور حرکت میکند و هرنوع مخالفت با این سفر یک “حرکت خصمانه در برابر انگلیس” تلقی میگردد. لحن این مکتوب تهدید آمیز بود. امیر این مکتوب را به نواب غلام حسین خان نشان داد ۴. کمیسار پشاور در عین زمان مکاتیبی به حاکمان علی مسجد، دکه، و جلال آباد نیز نوشته و از سفر هیأت انگلیس اطلاع داده بود. امیر شیر علی خان با لحن قهر آمیز به “نواب غلام حسین خان” گفت: “فرستادن مکتوب برای مامورین من اهانت و مداخله در امور داخلی من است. تحمیل فشار از اینطریق کار ناصواب است. من به آمدن این هیأت به این شکل قطعاً موافقت ندارم. روسها به اجازۀ من آمدند. من مانند گذشته متعهد به دوستی هستم ولی از بابت ماتم (فرزند ام) موقع نیافته ام تا بالای این موضوع فکر کنم؛ هر زمانی که موقع مناسب بود بالای این موضوع غور خواهم نمود.” در جهت ترمیم حرفهای امیر شیر علی خان، به فردای این دیدار وزیر حبیب الله خان وردک به “نواب غلام حسین خان” گفت: “هیأت روسی به دعوت امیر به کابل نیامده است، ولی بعد از آنکه هیأت داخل خاک افغانستان گردید، امیر مجبور گردید تا هیأت را بپذیرد “۵؛ و در ادامه گفت: “فعلاً بعضی از اعضای هیأت روس مریض هستند و بمجردی که صحت یاب شوند، امیر همه را رخصت میکند و پیام محرمانه جهت پذیرفتن هیأت انگلیس خواهد فرستاد.” بتاریخ ۱۳ و ۱۵ سپتامبر “نواب غلام حسین خان” مکاتیبی به پشاور نوشت و اطلاع داد که: ” امیر را سرا پا ماتم فرا گرفته است و حوصلۀ شنیدن حرفهای تهدید آمیز را ندارد ولیوزرای دربار هنوز امید وار هستند که مسائل به شکل خوب حل و فصل گردد.” نواب موصوف در ادامه نوشت: “بنظر من تا هنوز چانس ادامۀ صحبت وجود دارد، اگر هیأت انگلیس سفر خود را بکابل بتعویق بیاندازد. ۶ “
“چمبرلین” بتاریخ دوازدهم سپتامبر به پشاور رسید.”کیوناری” که جهت فراهم نمودن تسهیلات سفر هیأت با قبایل درۀ خیبر مذاکره وتوافقاتی نموده بود به “لارد لیتن” تلگرام نمود که در صورت مخالفت امیر شیرعلی خان با سفر هیأت انگلیس، قبایل درۀ خیبر شاید بطرفداری از امیر قیام نمایند. “لارد لیتن” دستور داد تا “چمبرلین” قبل از آنکه امیر قبایل را تحریک نماید، باید فوراً حرکت نماید. “چمبرلین” فوراً مکتوبی به فیض محمد خان، قومندان قوای سرحدی افغان در علی مسجد، نوشت و از حرکت هیأت خود خبر داد. فیض محمد خان به مکتوب “چمبرلین” با کمال احترام ولی با قاطعیت جواب رد داد و نوشت: ” اگر هیأت انگلیس کوشش داخل شدن به داخل خاک افغانستان را بدون دریافت اجازۀ امیر نماید، پس بهتر است تا برای مقابله با قوای علی مسجد و اقوام افریدی خود را آماده نماید. ۶” جهت امتحان صداقت گفتار فیض محمد خان، بتاریخ ۱۲ سپتمبر “چمبرلین” به “کیوناری” دستور حرکت بطرف علی مسجد را داد و خود در جمرود منتظر ماند. هیأت کوچک “کیوناری” یک مایل به علی مسجد نارسیده (در منطقۀ لالا چینه) توقف داده شد و در مذاکراتی که میان فیض محمد خان و “کیوناری” صورت گرفت، قومندان قوای افغانی چون کوۀ استوار در برابر مکر و تهدید های “کیوناری” ایستاده ماند و تقاضای پیشروی هیأت انگلیس را با قاطعیت رد نمود ۷. خبر ناکامی هیأت “کیوناری” به “لارد لیتن” تلگرام گردید و موصوف دستور انحلال هیأت را صادر نمود.
اگر پذیرفتن هیأت روس توسط امیر شیرعلی خان غرور “لارد لیتن” را جریحه دار نموده بود، اجازه ندادن “هیأت چمبرلین” چون “نمک بر زخم لارد لیتن پاشیده شد. ۶” در همین زمان “نواب غلام حسین خان” با مکتوب امیرشیرعلی خان به سمله رسید (محتوای مکتوب همان بود که در جریان ملاقات امیر با نواب در ۱۲ سپتامبر ذکر گردید.) “لارد لیتن” بلافاصله به انگلستان تلگرام نمود و ممانعت هیأت توسط امیر شیرعلی خان را “بی حرمتی” به ملکه تعبیر نمود و تقاضا نمود تا امیر رسماً معذرت بخواهد. “لارد لیتن” مکتوب مفصل به امیر شیرعلی خان نوشت و بعد از مسؤل شناختن امیر در ایجاد تشنج درخواست نمود تا معذرتنامۀ رسمی امیر باید تا تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۸۷۸م بدست “لارد لیتن” برسد، در غیر آن حرکت امیر خصمانه تلقی گردیده و امیر به حیث خصم انگلستان تلقی میگردد. در عین زمان “لارد لیتن” با مشاورین نظامی خود آمادگی های لشکرکشی به افغانستان را روی دست گرفت. حال آنکه در نتیجۀ کنفرانس برلین از رقابت روسیه و انگلستان در آسیای مرکزی کاهش یافته و روسیه متعهد به عدم پیشروی بسوی افغانستان گردیده بود، بناً ضرورتی به همچو لشکر کشی دیده نمیشد؛ ولی زورگویی و خودخواهی بیجای “لارد لیتن” زمینۀ یک جنگ دیگر را فراهم نمود.مکتوب اتمام حجت (اولتیماتوم) مؤرخ ۳۱ اکتوبر۱۸۷۸م “لارد لیتن” بتاریخ ۱۰نوامبر یعنی ده روز قبل از بسر رسیدن ضرب الاجل آن به کابل رسید. امیرشیرعلی خان در این موقع هنوز در سوگ پسر نشسته بود و درباریان جرأت نمیکردند تا موضوع را با امیر در میان بگذارند؛ آخرالامرمستوفی حبیب الله وردک (صدراعظم) با خوف و اضطراب مکتوب”لارد لیتن” را برای امیر قرائت نمود و “امیر شیرعلی خان بتاریخ ۱۹ نوامبر ۱۸۷۸م جواب اتمام حجت (التیماتوم) را توسط محمد عثمان خان (قابوچی باشی) فرستاد. او در دکه بود که شنید دشمن سرحد افغانی را عبور نموده است. ۸” ادامه دارد …
طارق ارسلائی – ایالت ویرجینیا، امریکا
مآخذ:
۱- نواب غلام حسین خان نمایندۀ انگلیس در کابل در دورۀ اول امیر شیرعلی خان که بعد از همکاری با امیر اعظم خان و توطئه بر علیه امیر شیر علی خان توسط “لارد لارنس” برطرف گردید.
۲- The second Afghan War by Henry Hanna; p 199
۳- The second Afghan War by Henry Hanna; p 202
۴- لارد لیتن در جملۀ بهانه جویی ها جهت لشکر کشی به افغانستان به وزیر دولت هندوستان در کابینۀ انگلستان نوشت که: “شیر علی مکتوب خصوصی ما را به نمایندۀ هندوستانی الاصل انگلیس نشان داد.”
۵- تقریباً عین مطلب در صفحهٔ ۲۴۲ کتاب “سید قاسم رشتیا: افغانستان در قرن نزده” ذکر گردیده است.
۶- The second Afghan War by Henry Hanna; p 211-215
۷- منابع انگلیس از اخلاق، شهامت، و فصاحت کلام فیض محمد خان زیاد توصیف نموده اند.
۸- به قول مرحومین غبار و رشتیا مکتوب اتمام حجت (اولتیماتوم) بتاریخ ۱۰نوامبر یعنی ده روز قبل از بسر رسیدن ضرب الاجل به کابل رسید ولی مرحوم فرهنگ تاریخ مواصلت اتمام حجت (اولتیماتوم) را بکابل دوم نوامبر ذکر نموده است، حال آنکه جنرال رابرتس تاریخ مواصلت التیماتوم را ۱۸ نوامبر میداند .
۹- غبار: افغانستان در مسیر تاریخ، ص 606