پیام لمرمقالات

فاجعه قرن بیست و یکم !

سخت است و دشوار اینکه جوامع بشری از تکنولوژی، هوش مصنؤعی و فضانوردان زن، حرف زنند و افغانستان یگانه کشوریست در قرن بیست و یکم که از محروم نگهداشتن دختران از حق تعلیم و تحصیل در گمراهه قرار دارد. کشوری که در گذشته های نچندان دور دختران و زنان اش همچو نازو آنا، ملالی، رابعه بلخی. جنرال سهیلا. و دختران تیم رباط ساز، افتخارات و کارنامه های درخشانی از خود بجا گذاشته که نام هاي پرافتخار انها با خطوط زرین درج تاریخ کشور می باشد. بدبختانه با آغاز سال جدید ۱۴۰۳ و دوهم حمل که مصادف است با نخستین روز آغاز مکاتب و پوهنتون ها، شاهد این هستیم که دختران افغان که نصف از پیکر جامعه را تشکیل میدهند برای سومین سال از کسب آموزش و دانش محروم نگهداشته شده که میتوان به آن تلاطم دوهم حمل خطاب کرد. اینکه چرا دختران کشور از اپتدایی ترین حقوق خویش که همانا کسب آموزش و دانش است محروم و مانع شده است موضوع است بسیار روشن. در سال ۱۹۱۹ میلادی زمانی که شاه جوان و مترقی خواه غازي شاه امان الله خان استرداد استقلال کشور را از امپراطوری انگلیس ها اعلان کرد و برای رفاه و آسایش کشور آرزو های طلابی در سر می پرورانید، اولین تیم از دختران را برای کسب آموزش های تخصصی بخارج از کشور فرستاد تا با کسب مهارت های تحصصی در آبادانی کشور دوشادوش جوانان قرار گیرند. اما انگلیس ها که سیطره امپراطوری شان در آن زمان از شرق تا غرب پهناور بود، این جسارت شاه جوان را به هیچ‌وجه نمی توانست تحمل کرد، ازهمین رو در صدد انتقام برآمدند و علیه شاه امان الله خان غازی به دسیسه پردداختند. انگلیس ها که از منطقه، رسوم و عنعنات و طرز دید مردم بخوبی آگاهی داشتند، توانستند در مدت زمان کم بااستفاده از پس منظر مذهب و دین عناصر فروخته شده و قماش همچو بچه سقاو استفاده و آنها را علیه شاه به تحرکات تشویش، حمایت و تغذیه نمودند. انگلیس ها درین بازی شوم و خصمانه خود موفق گردیدند تا سلطنت شاه را توسط بچه سقاو که در دزدی و راهزنی شهرت داشت عوض و وی را به اریکه قدرت برساند. دوره سقاوی بمثابه دوره سیاه در تاریخ کشور ثبت گردیده است، طوریکه درین دوره نیز معارف کشور نخستین قربانی دسیسه انگلیس ها بود که بواسطه بچه سقاو آنرا عملی ساخت. بچه سقاوی تمامی دختران را از رفتن به مکاتب محروم و پرده ای سیاهی را بر روشنایی ملت پوشانید. انگلیس ها با ایجاد کشور بنام پاکستان در سال ۱۹۴۷ در همسایگی با افغانستان کماکان کینه توزی خود را که با افغانستان بعد از اعلان استقلال توسط غازي شاه امان الله خان به ارث می برد به پاکستان کشور زاده خود به ارثیت داد، طوریکه پاکستان بعد از ایجاد تا امروزه کینه توزی به ارث برده ای را که از انگلیس ها در مقابل افغانها و افغانستان دارند قدم به قدم عملی می نماید. اگر به گذشته نچندان دور نگریست، بازی را که غرب و امریکا در مقابل شوری آنزمان آغاز نموده بودند و خواستند آن را تحت نام جهاد در خاک افغانستان عملی سازد، درین مقطع زمانی پاکستان توانست با تمام قوت و هوش اهداف شوم اش را در قبال افغانستان عقب این بازی برآورده سازد. یکی از پروژه ها پاکستان در کنار ده ها اهداف خصمانه اش به آتش کشیدن مکاتب، بقتل رسانیدن معلمین و تیزاب باشی بر روی دختران مکاتب بواسطه گروپ های مجاهدين همانا پرورش یافته های ای اس آی پاکستان بود که عملی نمودند و این کینه توزی پاکستان بمقابل مردم افغانستان کماکان ادامه دارد. وقتی به نظریه چرچل یکی از نظامیان و جنرالان انگلیس توجه کرد، نامبرده براین عقیده بود که شکست دشمن در سرکوب نمکدن آنها در میدان نبرد نه، بلکه با محروم نگهداشتن طبقه اناث آنها است که بااین روش میتوان چندین نسل بعدی آن جامعه را بیسواد و محتاج بدیگران ساخت. بدبختانه که ای اس ای پاکستان با افکار پدران معنوی خویش همچو چرچل کماکان میخواهند این پرده سیاه همواره برفراز آسمان افغانستان پهناور باشد. برای نسل جوان بکار است تا از بازی های شوم دشمنان قسم خورده ای افغانستان و معرفت بخوبی آگاهی داشته و نگذارند تا آنها به آرمان های شوم خود باری دیگر نائل شوند. بلکه بیاد خطابه غازي شاه امان الله خان خطاب به ملت “تفنگ ها را بر زمین گذاشته و قلم بدست گیرید، زیرا یک ملت بیسواد هرگز مستقل بوده نمی تواند”، یکبار دیگر آرمان دشمنان را نابود و روح این بزرگ مرد را شاد سازید.

مطالب مشابه

Back to top button