چهره ها

حمیرا‭ ‬ملکیار‭ ‬سلجوقی،‭ ‬مظهر‭ ‬زن‭ ‬با‭ ‬فضیلت‭ ‬و‭ ‬اسوهٔ‭ ‬حسنه‭ ‬

میرمن حمیرا ملکیار سلجوقی زن اندیشمند، دانشمند،‌ ادیب،‌ شاعر و سناتور در مشرانو جرگهٔ افغانستان در زمان محمد ظاهر شاه، همسر فیلسوف،‌ دانشمند، شاعر، نویسنده و عارف وارستهٔ افغانستان، علامه صلاح الدین سلجوقی، نمونهٔ یک انسان وارسته بود.

حمیرا ملکیار در سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در محلهٔ “ده افغانان” در شهر کابل دیده به جهان گشود. وی دوسال داشت که پدرش، عبدالاحمد خان ملکیار که از کارمندان دولت بود هدف اصابت مرمی بدکاران قرار گرفت و به شهادت رسید. مادرش که سینهٔ بی کینهٔ خود را سپر تفنگ دشمن ساخت، نیز در این حادثه جراحتِ شدید برداشت که تا پایانِ عمر از دردِ جروحات وارده رنج می برد.

مادر حمیرا ملکیار، زرگر لقب می کرد که از قوم تَرَک از ولایت غزنی و یک زن عالم، با تدبیر و فاضل بود. وی که مطالعات عمیق در اشعار کلاسیک داشت، در تربیت دخترش همت گماشت و مسؤلیت مادری را به وجههٔ احسن ادا نمود. حمیرا ملکیار به همت مادر، از آوان کودکی قرانکریم و قواعد علوم عربی و لسان دری را بصورت اساسی فرا گرفت و به مطالعهٔ آثار دانشمندان بزرگ پرداخت.

حمیرا ملکیار در جوانی غرض تداوی بیماریی که عاید حالش شده بود به کشور هند رفت و در آنجا با دانشمند و فیلسوف معروف افغان، علامه صلاح الدین سلجوقی که قونسل افغانستان در هند بود آشنا شد و با مشورهٔ فامیل با هم ازدوج نمودند.عشق و صمیمیت بی آلایش و اصل قدردانی از ارزش های همدیگر در تمام شئون زندگی آنها بود، که جنبهٔ دنیوی و بُعد معنوی زندگی مشترک این زوجِ وارسته را یک سرمشق عالی برای آنهایی میسازد که جویای زندگی باسعادت و پربار اند.

شخصیت والای این بانوی باوقار را شوهر فیلسوف اش علامه صلاح الدین سلجوقی در مقدمه ای که بر “گلبرگ ها”، گزیده ای از اشعار حمیرا ملکیار سلجوقی نوشته، می ستاید و همسری و ازدواج با وی را افتخار و اعتبار بزرگِ خویش میداند. این جملهٔ کوتاه ولی نهایت پرمحتوی، بیانگر عشق و احترام عمیقی است که علامه سلجوقی به همسر عالیشأن خویش داشت. چندین اثر ارزشمند علامه صلاح الدین سلجوقی به کوشش و اهتمام این بانوی دانشمند به زیور چاپ آراسته و در خدمت فرزندان میهن قرار گرفت.

افزون بر زیبایی ظاهر و باطن، این خانم ادیب و دانشمند یک نویسندهٔ دراک، شاعر حساس، یک همدم و پرستار مهربان برای مادر، و یک همسر، مونسِ ایدیال، همکار قلمی و تکیه گاه معنوی برای شوهر فاضل و عارف اش بود. هنگام مریضی نوازش و تیمارداری این دو عزیز برایش در الویت قرار داشت.

در پهلوی فضایل علمی و ادبی اش حمیرا ملکیار سلجوقی یک آشپز بی نظیر، راننده مصئون، خیاط خوش ‌ذوق، عکاس ماهر و ترجمان عالی و مطمئنِ لسان های انگلیسی، عربی و اردو نیز بود.

میرمن سلجوقی فعالیت های اجتماعی و سیاسی هم داشت و باری به حیث رئیسهٔ هیئت زنان افغان به کشورهای هند،‌ سریلانکا و مصر سفر نموده بود. میرمن سلجوقی در مصر به خاطر همکاری و فعالیت های خیریه اش به اخذِ نشان “کمال” نائل گردیده بود.

این بانوی مُدَبر و پیشگام و از جمله نخستین سناتورانِ زن در افغانستان است که عضو مشرانو جرگه در زمان سلطنت محمد ظاهر شاه بود.

وی با توجه به افکار و اعمال تعدادی از فرزندان عاقبت نیدیش میهن که توسط عناصر توظیف شدهٔ اجنانب به افراط و تفریط کشانیده شده بودند، باری در شورای ملی افغانستان چنین گفته بود:

نبـاید بُرد اندوه، جُــز به اندوه

نشاید کوفت آهن، جز به آهـن

“نباید آنچه را الحاد میپنداریم به چیزی کوفت که آن نزد ما ارتجاع است. ما در این زمان و این مکان موجودهٔ خود باید بر ضد الحاد و ارتجاع علی السویه مبارزه کنیم، خواه الحاد شرقی باشد و خواه الحاد غربی و همچنین خواه ارتجاع بسیط باشد و خواه مرکب”.

مخاطب اصلی میرمن حمیرا ملکیار سلجوقی در این خطابه آن عده فرزندان خوشباور و ساده اندیش میهن بود، که ناآگاهانه در دام حلقات اجنبی اسیر شده بودند.‌

حمیرا سلجوقی این دخت اصیل میهن، چون مادر مهربان و دلسوز به آن ها هشدار میداد، زیرا وی  آنچه را که در کمتر از یک دهه بعد از آنروز اتفاق افتاد و سراسر میهن را به آتش کشید، به چشم درایت و بصیرت میدید و دلش برای میهن و مردمش میسوخت.

وی نزدیک منزلش در ناحیهٔ گذرگه کابل، در شمال لیسهٔ حبیبه یک مسجد زیبا به شکل پخته و اساسی اعمار نمود. علی الرغم اینکه نزد اکثریت مرگ یک هیولای ترسناک و مخوف تلقی می شود، این خانم مؤمن و معتقد سال ها قبل از مرگش در شهدای صالحین در جوار مقبرهٔ شوهرش قبری برای خود نیز آماده ساخته بود.

به مصداق سرودهٔ علامه اقبال:

نشان مرد مؤمن با تو گویم

 چو مرگ آید تبسم بر لب اوست

میرمن حمیرا ملکیار سلجوقی این شخصیت استثنایی و منحصر به فرد افغان، پس از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ هجری شمسی و تهاجم شوروی وقت، به کشور هند رفت و از آنجا به امریکا مهاجر شد.

حمیرا ملکیار سلجوقی در سال ۱۹۸۷ عیسوی در دیار غربت در ایالت کلیفورنیای، امریکا چشم از جهان پوشید و همانجا به خاک سپرده شد.

روحش شاد، بهشت برین مکانش و یاد کارنامه هایش جاودان باد.

میرمن حمیرا ملکیار سلجوقی په ۱۲۹۲ لمریز هجری کال کی  دکابل د ده افغانانو په سیمه کی نړی ته سترگې پرانیستې. دوه کلنه وه چې پلار یې بدکارانو په شهادت ورساوه. د حمیرا روزنه د هغې مور ته، چی یوه پوه او عالمه ښځه وه پاتې شوه. مور یې زرگر تخلص کاوه چې د غزني د تَرَک له قومه وه او د کلاسیکو شاعرانو په اشعارو کې یې ژور مطالعات درلودل.

هغې خپلې لور ته له کوچني والې څخه، قرانکریم، د عربي او دري ژبو اساسات ورزده او سترو علماوو له آثارو سره یې آشنا کړه. میرمن حمیرا ملکیار سلجوقي د افغانستان یوه تکړه ادیبه، شاعره،‌ عالمه او د محمد ظاهر شاه په وخت کې د مشرانو جرگې سناتوره،‌ د ښاغلي عبدالاحمد خان ملکیار لور وه چی د افغانستان له ستر فیلسوف، سیاستپوه، لیکوال او عارف شخصیت ښاغلي صلاح الدین سلجوقی سره یی واده کړی وه.

میرمن سلجوقي په ۱۹۸۷م زیږیدیز کال کې د امریکې  په کلیفورنیا ایالت کې له نړی څخه سترگې پټې کړې او هم هلته خاورو ته وسپارل شوه.

اروا دې ښاده، لوړ جنت دې ځای او یاد دې تلپاتې وي.

مطالب مشابه

Back to top button