اهمیت علم از نخستین آیه مبارک، که از جانب خداوند (ج) به حضرت محمد (ص) نازل گردیده است، هویدا میگردد. اینکه دین مبین اسلام آغاز اش را با کلمه خواندن برای ما مژده داده است، گفته ای را که قرآن ۱۴۲۲ سال قبل از امروز به پیروانان اش به صراحت بیان و آنها را به آموختن علم امر میکند تا زن و مرد از این نعمت باید بهرمند شود. از سوی دیگر اگر به توسعه وسرعت تکنولوژی عصر حاضر نیز توجه نمایم، خواهم دریافت که کشورهای جهان اول با پیروی ازین اصل(کسب علم و دانش)، توانستند خود را بدرجات عالی تمدن رقم بزنند. چونکه این جوامع بخوبی اهمیت علم و دانش را درک نموده و میدانند که درفقدان آن قادر نخواهد بود تا برای ملت های خود زندگی مملو از آسایش را به ارمغان بیاورند. چنانکه غازي شاه امان الله خان نیز گفته بود؛ “تفنگ ها را برزمین بگذارید و قلم بردارید، زیرا هیچ ملت بیسواد نمی تواند آزاد و مستقل زندگی کند”. اما چهاردهه جنگ در افغانستان که تمام هست و بود این کشور را به باد فنا سپرده و حتی اپتدایی ترین حقوق انسانی یک جامعه که همانا حق تعلیم است، را از نیمی پیکر این جامعه که همانا دختران و زنان می باشد ربوده است که میتوان برایش فاجعه قرن ۲۱ نیز خطاب کرد. چیزی که برای بنیاد و بقای یک کشور امریست ضروری. اما بدبختانه کشور افغانستان از آن بی بهره نگهداشته شده است. چونکه تیوریسن ها جنگ با افکار شیطانی خود و به مقصد نائل آمدن براهداف خویش از هیچ وسیله ای بخاطر از پا درآوردن دشمن خود دریغ نمی نمایند، طوریکه چرچیل یکی از جنرالان ارشد انگلستان و تیوریسن موفق گفته است؛ “برای عقب نگهداشتن کشور متخاصم کافی است تا زنان/مادران آن کشور را حقیر و بی سواد ساخت”. این جنرال کارآزموده بخوبی میدانست که شکست دشمن تنها درمیدان نبرد خلاصه نمی گردد، بلکه بیشتر ازآن دشمن را با طرق و شیوه های مختلف نیز میتوان از پا درآورد که اساسیترین آن بسته نگهداشتن مکاتب بروی دختران است. ویا برعکس زمانی تصمیم هیتلر رهبر نازی های آلمان را در جنگ جهانی دوم به بررسی گرفت، که چنین روایت گردیده است، “هیتلر نتنها از پیوستن اساتید مکاتب و رفتن آنها به میدان جنگ مانع شده بود، بلکه تدابیر لازمی را برای حفاظت جان اساتید نیز اتخاذ کرده بود”. زیرا هیتلر فردای روشن کشور اش را درمیل تفنگ و پیروزی درمیدان نبرد نه بلکه در آموزش و پرورش نونهالان کشورش تصور می کرد. ویا وقتی حقوق وامتیازات اساتید مکاتب درکشور جاپان به بررسی گرفته شود، بخوبی درمیابیم که مقصد ازپرداخت امتیازات بلند به اساتید بمنظورتقویت سیستم معارف کشور ایشان می باشد. و همان است که کشور چاپان امروزه در عرصه تکنالوژی حرف نخست را بزبان می آورد. باتوجه به مثال های فوق، اگر انگیزه آموزش درافغانستان بررسی گردد خواهم دریافت که چرا باگذشت زمان ما با سرنوشت تاریکتر روبرو می گردیم؟ زیرا طرفین بازی شیطنت در افغانستان بنحوه در قبال پروسه های آموزشی علم و معرفت، آگاهانه ویا ناخودآگاه دست به اقداماتی می زنند تا موجب فاصله گرفتن افراد از پروسه های تعليمي شود. این در حالیست که کمیته علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد نیز بمنظورتقویت و ترغیب کسب آموزش و مطالعه، ۲۳ماه اپریل را بنام روز جهانی کتاب مسمی نموده، تا همه به این امر مستحکم بمانند. و طبق احصائیه های تخمینی در حدود ۱۳۰ میلیون کتاب در جهان وجود دارد، در حالیکه نفوس جهان به هشت ملیارد نفر می رسد. اگر نصف نفوس جهان را باسواد قیاس کرد به این ترتیب بالای هر سه نفر یک جلد کتاب خواهد رسید. علم روزنه امید و آسایش برای یک مملکت است. امید افغانستان نیز روزی در سرخط این ردیف بندی های جهان قرار گیرد و این امر وقتی به حقیقت خواهد انجامید تا ملت دیگر از اوراق کتب و مجلات برای پخت و پز و یا ساختن پاکت ها دکاکین استفاده نه نمایند.