تحصیل و کار دختران در فرهنگ پشتونها
مگر آیا منع تحصیل و کار دختران و زنان جزئی از فرهنگ پشتون هاست؟
بتاریخ دوم فبروری امسال مجلسی در سازمان ملل متحد مقیم شهر ژنو – سویس برای ارائۀ توضیحاتی از جانب دو نمایندۀ آن سازمان یعنی خانم امینه محمد “Amina J. Mohammed” معاون سرمنشی سازمان ملل و آقای مارتین گریفتس “Martin Griffiths” دایر گردید، که در آن موضوعات مربوط قیود طالبان بر تحصیل دختران و ممانعت از کار زنان مطرح شد. این دو، که به نمایندگی از سازمان مذکور اخیراً به ملاقات اولیای امور طالبان به افغانستان مسافرت نموده بودند، در حقیقت پیام جامعۀ جهانی را برای تغییراتی در روشی،که به مقابل آزادی تحصیل و کار به مقابل زنان اتخاذ گردیده است، به مباحثه گرفتند. این دو تأکید نمودند،که برای عملیات امداد رسانی، زنان نقش عمده یی را ایفا می نمایند و به همین دلیل بسیاری از مؤسسات خارجی امدادی منجمله تیم “داکتران بدون سرحد” در های شان را در افغانستان بستند.
درین مجلس،که نمایندۀ سفسطه سرای پاکستان “منیر اکرم” هم حضور داشت، با شتارت اظهار نمود که: “قیودی ،که از طرف حکومت طالبان در افغانستان بر زنان وضع گردیده است، از نظر ما ارتباطی به مسائل دینی نداشته، بلکه در فرهنگ پشتون ها از صد ها سال ریشه دارد.” پاکستانی ،که خود حتی یک قرن هم تاریخ ندارد و آنچه را هم داشته است صد ها سال در بردگی و خفت استعمار گذرانده است، از نحوۀ تاریخ و شرایط آزادی مرد و زن ممالک دیگر چه میداند؟!
در کلتور پشتون ها قرن ها زنان در صلح و جنگ نه تنها دوشادوش مردان در امور مختلفه سهیم بوده اند، بلکه زنانی چون نازو انا و زرغونه انا بودند،که مردان تاریخ سازی چون میرویس هوتکی و احمد شاه درانی مؤسس افغانستان نوین را تربیت و رهنمایی کرده اند… این ملالی میوند و امثال وی بودند،که لوای آزادی را به مقابل استعمار انگلیس بر افراشتند. کدام یکی محصور و خانه نشین بوده اند؟! مرد و زن افغانستان باوجود تحمل طاقت فرسای جنگ های 45 سال اخیر،که دست های ناپاک اغیار منجمله پاکستان خاین در ایجاد و دوام آن شریک بوده است، میلیون ها متعلم و محصل به جامعۀ ویران و حلقه های مهاجرت تقدیم نموده اند، در اقصی نقاط کشور، به شمول مناطق پشتون نشین، این پدران و برادران بوده اند، که دختران را به مکتب و تحصیل همراه و همگام شده اند و فواصل زیادی را با وجود مشکلات امنیتی طی طریق نموده اند.
میا خان پدرسه دختر است، که برای چهار سال روزانه سه دخترش را به یگانه مکتب دخترانه در منطقهٔ شان،که از قریهٔ شان ۱۵ کیلومتر دورتر بود نه تنها تا مکتب رسانید بلکه چهار ساعت عقب دروازهٔ مکتب انتظار کشید تان آنها به درسهای خود برسند و دوباره با آنها بخانه برگشت. وی یک مثال از میلیونها پدری است ،که در مشکل ترین شرایط کوشیده اند تا دختران شان تعلیم یافته گردند.
پاکستان ،که هیچ درس عبرتی از کینه توزی و دشمنی با ملت افغان نمی گیرد، به منزلۀ نیت بد، قضای سر، امروز سخت زیر بار سقوط اقتصادی، نفاق و شقاق محیطی و حتی خطرات طالبانی،که خود مار آستین پرورده اند، قرار دارد.
در آنسوی خط فرضی دیورند، به هزاران قبیله و خانوادهٔ پشتون از قرن ها اقامت گزین اند، که اکثراً با اهالی این سوی خط مذکور در ارتباط، خویشاوندی و همبستگی اند، پس چون یک بام و دو هوا، چگونه فرهنگ آن میلیون ها پشتونی،که متأسفانه تحت ملیت پاکستان شناخته میشوند و کلتور و فرهنگ شان با ترویج و تعمیل تعلیمات و تحصیلات برای زن و مرد برقرار است، به زعم نمایندۀ بی منطق پاکستان از چنان ادعا بینیاز اند؟!
گرچه نمایندۀ آنکشور در جامعۀ ملل با شرمندگی و مذبوحانه به عذرخواهی از تبصرۀ غیر واقعی بر فرهنگ و کلتور قشر پشتون افغانستان روی آورد، ولی آنچه را خودسرانه و یا با هدایت اولیای امور کشورش بیان داشت، کافی موجبات تحقیر و سرافگندگی وی را سبب گردید.
درین زمینه شایسته خواهد بود ،که تبصره و عکس العمل خانم دانشمندی “درخانی ذهین“ مدیر مسئول مجلۀ وزین و بینظیر “لمر” را ،که در ایالت تکزاس منتشر میگردد، از فیس بوک ایشان نقل نماییم.
در پاسخ به ادعای منیر اکرم پاکستانی:
در مورد سرزمینی ،که در دامان خود شاعرانی چون عایشهٔ درانی، زنان فاضلی چون نازوانا، دختران شجاعی چون ملالی، زنان وطندوستی چون زرغونه را پرورده است، امروز چند شغال اجیر دهن میگشایند و ادعا میکنند،که گویا بستن دروازه ها مکاتب بروی دختران جز فرهنگ افغانهاست. افغانها همان ملتی هستند،که دختران شان درقرن 2۱ در میدان سیاست جهانی یک سر و گردن بلندتر از دیگران قد افراخته اند. تصویر پایین – نسیمه رزمیار عضو پارلمان فنلند، سلگی گبین عضو شورای شهری در روتردام/هالند، فاطمه پیمان عضو پارلمان استرالیا، مریم منصف عضو پارلمان و کابینه در کانادا، عایشه وهاب عضو پارلمان ایالتی کلیفورنیا در امریکا و ده ها مثال دیگر.
چگونه میشود ملتی را ،که طی ۴۵ سال اخیر در آتش داغ جنگ میسوزد و باز هم توانسته است،که بهترین کدرهای علمی و سیاسی را به سطح جهان تقدیم جامعهٔ بشری کند، تاریک اندیش و دشمن علم و دانش و معرفت خواند؟!
سوال دیگری،که در ذهن من منحیث یک افغان و مخصوصاً منیحث یک زن افغان خطور میکند، اینست،که منیر اکرم پاکستانی چگونه جرئت کرده است، که در مورد ما و یا فرهنگ ما ابراز نظر کند؟ مگر آیا او فراموش کرده است،که دیگرانی،که در مورد ملت غیور و سربلند افغان حد خود را نشناخته بودند به چه سرنوشتی گرفتار شدند؟
سرزمینی،که کمر اسکندر کبیر، امپراطوری انگلیس، قشون سرخ و یگانه ابرقدرت دنیا در قرن 2۱ با ۴۸ متحد اشرا به خاک مالیده به داد این قدبلندک کردن های این حرام بچه های انگلیس هم خواهد رسید . جنگ ۴۵ سال اخیر در افغانستان،که ستون اصلی این جنگ را پاکستان و سازمان استخباراتی منحوس آی اس آی محکم کرده بود و در آن خون میلیونها افغان وطندوست ریخت، بی جواب نخواهد ماند.
پیام ما را به همسایهٔ سیاه و چرکین ما برسانید،که هر قطره خون به ناحق ریختهٔ ما، هر خشت به ناحق ویران شدهٔ ما، هر برگ قبل از وقت افتادهٔ ما، هر چین بی وقت بر کنار دیدهٔ ما و هر تار سپید ریش بابهٔ قبل از وقت پیر شدهٔ ما حساب خواهد داشت.
آش مردان دیر پخته میشود!!!
ملالی موسی نظام